صدای پای تو
تینای عزیزم سلام می دونم که داری خودتو آماده می کنی که به این دنیا پا بگذاری. گل مامان دلم برات تنگ شده و تنگ میشه.راستش 9 ماه شب و روز با هم بودیم هر روز با تکونهای تو از خواب بیدار می شوم و شب هم به عشق اینکه یک روز دیگه به لحظه دیدنت نزدیک شده می خوابم. این روزها حس عجیبی دارم حس دیدن تو و حس اینکه بعداز به دنیا آمدن تو دیگه توی وجودم نیستی، این روزها همه تکانهای تو یه دنیا برام لذت داره و می دونم خاطره یا تجربه ای است که بعدا نیست حتی اگر دلم هم برای این روز ها تنگ بشه نمی تونم این لحظات را دوباره داشته باشم. پاره تنم روزی که تصمیم به باردای گرفتم و از خدا خواستم که یکی از فرشته هاشو به من هدیه کنه توکل کردم به خدا و بعدش هم برات یه ن...
نویسنده :
مامان نینا
17:26